سرمایه‌هایی که باید جهت‌دهی شود/ همه به دنبال «سیا ساکتی»! به گزارش کانال خبری ایران در کانال مجله هنری سرمایه‌هایی که باید جهت‌دهی شود/ همه به دنبال «سیا ساکتی»!  خبرگزاری هاریکا -گروه هنر-نیوشا روزبان: سرمایه گذاری و پیش از آن جذب سرمایه برای تولید در سینمای انیمیشن از اهمیت بسیاری برخوردار است، سرمایه گذاری که […]

سرمایه‌هایی که باید جهت‌دهی شود/ همه به دنبال «سیا ساکتی»!

به گزارش کانال خبری ایران در کانال مجله هنری سرمایه‌هایی که باید جهت‌دهی شود/ همه به دنبال «سیا ساکتی»!  خبرگزاری هاریکا -گروه هنر-نیوشا روزبان: سرمایه گذاری و پیش از آن جذب سرمایه برای تولید در سینمای انیمیشن از اهمیت بسیاری برخوردار است، سرمایه گذاری که می‌تواند باعث بازگشت سرمایه قابل توجهی باشد، البته چنین موفقیت اقتصادی زمانی رخ می‌دهد که سرمایه گذار اطلاعات کافی از چگونگی فعالیت در این حوزه را داشته باشد.
اما یکی از مشکلاتی که در حال حاضر در سینمای ایران وجود دارد این است که سرمایه گذاری در این حوزه بیشتر از سوی نهادهای دولتی انجام می‌شود، اما باز هم این نوع از سرمایه گذاری با مشکلاتی همراه است.
در کنار سرمایه‌گذاری برای تولید، برخی از فعالان در حوزه انیمیشن معتقدند حمایت از این صنعت تنها به معنای سرمایه‌گذاری نیست بلکه حمایت در بخش‌های مختلف مسیر تولید می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد.
در ادامه نکات مطرح شده در بخش نخست این نشست، در بخش دوم و پایانی نشست «بیم و امید انیمیشن‌سازی» که با حضور امیررضا مافی رئیس مرکز انیمیشن سازمان سینمایی سوره، محمدرحیم لیوانی رئیس مرکز پویانمایی «صبا» به عنوان دو مدیر دولتی در حوزه انیمیشن که در حوزه تولید در بخش دولتی حرف اول را می‌زنند و اشکان رهگذر کارگردان انیمیشن بخش خصوصی در خبرگزاری هاریکا برگزار شد، به مساله سرمایه‌گذاری و مشکلات آن در این حوزه اشاره شده است.
* با توجه به مباحثی که تا به اینجا مطرح شد، اگر بخواهیم به صورت کاربردی نکاتی را اشاره کنیم، چگونه می‌توان از پروژه‌های انیمیشنی حمایت کرد؟
رهگذر: یکی از راه‌های حمایت از پروژه‌های انیمیشن می‌تواند این باشد که نهادها و سازمان‌ها بگویند که مثلاً این میزان از پروژه‌ای حمایت می‌کنند، اما متاسفانه فکر نکنم چنین چیزی وجود داشته باشد، وجود دارد؟
مافی: خیر، در حال حاضر حمایت‌ها بر سرمایه گذاری روی پروژه‌ها محدود شده است.
لیوانی: آقای رهگذر، نکته‌ای که شما می‌گویید درست است، اما باید به یک چیز توجه کنید. فکر می‌کنم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و پویانمایی یک چارچوب و اساسنامه‌ای برای حمایت از پروژه‌ها دارد. درواقع هرنهاد و سازمانی باید با توجه به اساسنامه خود کار کند، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و حتی «صبا» نیز چنین اساسنامه‌ای دارند.
به عنوان مثال در مرکز «صبا» هیچ بودجه و یا وظیفه‌ای برای حمایت از انیمیشن ایران به طور مستقیم تعریف نشده است. یک فرد خارج از سازمان مربوطه شاید انتظاراتی دارد اما باید دید چنین انتظاراتی در چارچوب اساسنامه سازمان یا نهاد مربوطه تعریف شده است که به طور مشخص برای «صبا» چنین امری تعریف نشده است. بودجه «صبا» برای تولید انیمیشن برای تلویزیون است و هیچ وظیفه‌ای برای تولید انیمیشن برای سینما ندارد، یعنی یک محیط حرفه‌ای برای تولید انیمیشن صرفاً برای نیاز شبکه‌های تلویزیون است در واقع شکل گیر این مرکز در شرایطی اتفاق افتاده که جای دیگری نبوده تا این نیاز را تامین کند، یعنی اگر در زمان شکل گیری «صبا» جای دیگری بود که می‌توانست نیازهای انیمیشن تلویزیون را تامین کند، شاید اصلاً «صبا» تشکیل نمی‌شد. با توجه به اینکه این مرکز در زمان خود تک و تنها بود ناچار شده بار حمایت از انیمیشن کشور در حوزه‌های دیگر و حتی آموزش را در حوزه‌های دیگر به دوش بکشد. در حال حاضر «صبا» یک کار کاملاً تفکیک شده انجام می‌دهد و تنها مجموعه و سریال و فقط برای تلویزیون تولید می‌کنیم و نه انیمیشن‌های تجربی و یا سینمایی تولید نمی‌کنیم چرا که نیازی به این کار نداریم. بنابراین ما در رویداد «انسی» چند سالی شرکت نکردیم چرا که کار برای «انسی» تولید نمی‌کنیم.

رهگذر: یعنی به فکر فروش کارهای خود نیستید؟
لیوانی: مساله این است که ما با بازار داخلی فاصله بسیاری داریم، به همین دلیل اول باید به بازار داخلی برسیم تا بتوانیم به بازارهای بین‌المللی فکر می‌کنیم. وقتی قرار باشد در «انسی» شرکت کنیم باید یک کار در خور «انسی» تولید کرده باشم که با یک دیدگاهی ساخته شده باشد که برای شبکه‌های خارجی نیز مورد توجه قرار گیرد. ما با بازار داخلی خیلی فاصله داریم و چرا باید چنین ادعایی کنم.
رهگذر: شما که به راحتی می‌توانید بازار داخلی را تامین کنید.
لیوانی: بله، بازار داخلی تلویزیونی را تامین می‌کنیم.
رهگذر: آقای لیوانی استودیوهای انیمیشن سازی همه به دنبال این هستند که از شرکت‌های خارجی پروژه بگیرند، چرا «صبا» از این پتانسیل استفاده نمی‌کند؟
لیوانی: نیاز تلویزیون در سال حداقل ۵۰۰ ساعت انیمیشن است.
رهگذر: این خیلی عدد بزرگی است.
لیوانی: بله، الان یک چیزی حدود ۱۸۰ ساعت انیمیشن تولید می‌کنیم و این یعنی فاصله ما به آنچه که نیاز داریم بسیار زیاد است. شما فکر کنید ۹ شبکه تلویزیونی نیاز به انیمیشن دارند، اگر «صبا» ۲۰۰ ساعت انیمیشن تولید کند، روزانه تا ۱۰ دقیقه انیمیشن جدید داریم که روی آنتن برود و این اصلاً عدد چشم‌گیری نیست. بنابراین فاصله ما با آنچه که بازار داخلی صرفاً تلویزیون نیاز دارد، زیاد است. این در حالی است که منابع ما هیچ وقت به اندازه نیازمان نبوده است. بنابراین ما در «صبا» ترجیح می‌دهیم که یک کار حداقل استاندارد به معنای اینکه استانداردهای اولیه را داشته باشد و بتواند زیرساخت‌هایی ایجاد کند برای کارهای آتی را تولید کنیم. البته تاکید می‌کنم اگر منابع به گونه‌ای تامین شود تا بتوانیم نیاز داخلی را تامین می‌کنیم. «صبا» به عنوان مجموعه‌ای که برای شبکه‌های داخلی کار می‌کند یک فاصله‌ای با نیاز واقعی در سال دارد به همین دلیل هیچ وقت برای بازار جهانی تولید کند، مگر توانسته‌ایم نیاز داخلی را پاسخ دهیم که حالا به فکر بازار جهانی باشیم. البته این امر ناقض این نیست که مجموعه‌های فعلی ما هم در جشنواره‌های داخلی و هم در جشنواره خارجی پذیرش گرفته‌اند. اما تاکید می‌کنم که نگاه ما در «صبا» نگاه به خارج نیست.
* بازارهای منطقه‌ای چطور؟
لیوانی: مجموعه‌های ما بخصوص در حوزه خردسال و کودک دائماً در حال فروش است که شامل کشورهای منطقه و حتی اروپا می‌شود. همین یک ماه پیش یکی از مدیران رسانه بین‌الملل نامه‌ای ارسال کرد که شامل اعداد و ارقام درآمدهای دلاری از تولیدات «صبا» بود. این در حالی است که ما نگاهی به بازار جهانی نداریم اما با این حال تولیدات ما فروش خوبی هم در سطح بین‌المللی دارد. تصور می‌کنم اگر روزگاری پیش آید که دستمان بازتر شود تا بتوانیم بگوییم هر ۲ سال یک مجموعه با نگاه بین‌المللی تولید کنیم البته با در نظر گرفتن ملاحظات بازارهای مورد نظر، شاید بتوان در این زمینه ورود پیدا کرد. به هر حال ما نمی‌توانیم کاری تولید کنیم که در داخل کشور قابل استفاده نباشد و تعارضات فرهنگی داشته باشد و بگوییم که برای بازار جهانی ساخته‌ایم. ما باید کاری تولید کنیم که از این آب و خاک و فرهنگ باشد و در خارج از کشور نیز قابل ارائه باشد. تاکید می‌کنم که ملاحظات و پیش فرض‌های تولیدات بین‌المللی کاملاً متفاوت است و این نوع از تولیدات ابزار و ملاحظات خاص خود را می‌خواهد.

مافی: معتقدم چنین مسائلی از همان فقدان نظری که پیش‌ازاین به آن اشاره کردم ناشی می‌شود. یعنی یک مرکز انیمیشن مانند «صبا» بر اساس نیاز زمان خود ایجاد شده است، اما این نیاز اقتضایی با پویایی صنعت انیمیشن و پویایی فرهنگ تغییر نکرده است. می‌دانم که در سازمان خیلی کارها را نمی‌توانید انجام دهید، چراکه آن اقتضایی که «صبا» به خاطرش تأسیس شده، آن اساسنامه که شکل گرفته، ایستا شده و قابل‌تغییر نیست. این شرایط چه زمانی اصلاح می‌شود؟ زمانی که آن ادبیات موردنیاز شکل بگیرد و نظریه ایفای نقش کند. آقای لیوانی شما به‌عنوان مسئول «صبا»، من مسئول انیمیشن حوزه، آقای حمیدی مقدم در مرکز گسترش مدیرانی هستیم که یک سری وظایف داریم، یک سری خواسته‌ها از ما وجود دارد و در کنار آن یک ردیف بودجه مشخص داریم. اما زمانی که ادبیات مورد نظر شکل بگیرد و آن نظریه‌پردازی رقم بخورد می‌توانیم مأموریت‌های خود را بازتعریف کنیم، یعنی از مسئله آی‌پی در «صبا» که همواره مسئله بوده تا تولیدات مرکز گسترش که حصر دانشگاهی و تجربه‌های خیلی‌خیلی هنری شده تا مرکز انیمیشن حوزه هنری. البته ما در مرکز انیمیشن کمی دستمان بازتر است و می‌توانیم الزاماتی که در «صبا» و یا مرکز گسترش وجود دارد را تغییر دهیم. چه زمانی این شرایط کاملاً درست می‌شود؟ ما هیچ‌وقت نمی‌توانیم بگوییم که به نقطۀ نظریه رسیده‌ایم و دیگر کارمان تمام است. به همین دلیل به یک مسیر رشد نظری نیاز داریم.
لیوانی: فکر می‌کنم منظور شما این است که ما به یک سند ملی نیاز داریم.
مافی: چون بسیاری از واژه‌ها مبتذل شده من کمتر از این واژه استفاده می‌کنم. به همین دلیل می‌گویم هر چیزی که ما برای آن از این اسم‌های پرطمطراق استفاده می‌کنیم دچار ابتذال می‌شود. در واقع نظریه‌پردازی چیزی است که می‌شود مبنای نظری ما، که باید توسط نظریه‌پردازان انجام شود و ما باید برای آن تلاش کنیم و در ادامۀ مسیر، رشد نظریه و توسعه آن است. هم‌زمان با آن راهبرد ایجاد می‌کنیم، یعنی مدیران نقش ایجاد راهبرد را بر اساس فرآیند دیالکتیکی که رخ می‌دهد شکل می‌دهند. اما چند نکته وجود دارد. بله من به انیمیشن ایران امیدوار هستم و انیمیشن ایران را پول‌سازتر از سینمای ایران می‌دانم، چراکه سال‌ها در سینما تنفس کرده و آن را خوب می‌شناسم. مطالعه میدانی و کتابخانه‌ای من می‌گوید که این آسیب وجود دارد که سازمان‌یافتگی در صنعت انیمیشن ما رخ نداده است و ما سازمان‌یافتگی در صنعت انیمیشن خود نداریم.
البته بخشی از این مسئله این است که انیمیشن ما همواره دولتی بوده است. یعنی اساساً سینمای دولتی و انیمیشن دولتی امکان ساخته‌شدن حرفه‌ای بخش خصوصی را سخت می‌کند که ما به این سینما، سینمای گلخانه‌ای می‌گوییم. می‌خواهم به شما بگویم این فقدان نظری و فقدان ادبیات باعث می‌شود هر جایی که انیمیشن تولید می‌کند بر اساس اقتضا و مأموریت‌های خود عمل می‌کنیم و نمی‌آییم یک جهشی ایجاد کنیم و یا تغییری را ایجاد کنیم و یا برویم تلاشی کنیم تا اساسنامه‌های خود را تغییر دهیم. البته من در حوزه کاری خودم امکاناتم بیشتر است تا با قانع کردن بالادستی‌ها مأموریت‌های خود را تعریف کنم. این مسئله در سازمان و مرکز گسترش خیلی پیچیده است. این مسئله در سازمان خیلی بیشتر است چراکه اگر در سازمان یک واو را بخواهید جابه‌جا کنید باید اتفاقات مختلفی رقم بخورد.
در انیمیشن ایران و در فرهنگ ایرانی اساساً نوک بینی خود را می‌بینیم یعنی من به‌عنوان مدیر فرهنگی نشسته‌ام تا یک کار خوب انجام داده و رزومه‌ای داشته باشم برای جای دیگری که می‌خواهم کار کنم. انیمیشن‌ساز هم همان‌طور که آقای رهگذر گفت، می‌گوید که کاری کند تا از جایی پول در بیاورد، یعنی هر دوی ما به دنبال رفع نیاز خود هستیم. این نگاه برای انیمیشن‌ساز معقول است، اما ما به‌عنوان مدیر فرهنگی باید افق بلندی را در نظر بگیریم. می‌گویم برنامه کوتاه‌مدت ما توجه به استودیوهای استان‌ها است، اما اگر بعد از پنج سال همچنان همین کار را بکنم اشکان رهگذر می‌تواند به من بگوید که چه‌کار می‌کنی، تو تبدیل به استارت‌آپ شدی درحالی‌که تو «رویازی» بودی. من الان طبق نیاز خودمان ادبیات بومی ایجاد کنم و می‌گویم در گام‌های اول باید آن استودیوها را شکل دهم. من در مرکز انیمیشن حوزه هنری گفته‌ام که سه راهبرد داریم: اول، مشارکت در ساختار انیمیشن که تلاش برای کمک به فیلم‌های کوچک است تا ساختار خود را قدرتمند کنند.
در چنین شرایطی که نگاه مسئولان و برخی خانواده‌ها به انیمیشن مصرفی است و نگاه تربیتی به آن ندارند، باید هم باید بجنگیم و سرمایه‌گذاران را قانع کنیم که چقدر انیمیشن مهم است و چقدر پول‌ساز است، از طرف دیگر به تولیدکنندگان انیمیشن بگوییم که اگر از راهی رفته‌ای که همیشه سرت به سنگ خورده و دیگر امیدی به جذب سرمایه ندارید و تصویر می‌کنید که سرمایه فقط از رانت‌ها به دست می‌آید، یک جایی مانند «رویازی» وجود دارد که تلاش خود را می‌کند تا برای شما جذب سرمایه کند این کمک می‌تواند به معنای تزریق پول، سرمایه‌گذاری، آموزش و ایجاد چرخه از تولید تا پخش است. گام بعدی مشارکت در اقتصاد صنعت انیمیشن است که «رویازی» با همین شعار کار خود را آغاز کرد. شعار اصلی «رویازی» در دو دوره اول شفافیت بود، به این معنا که صنعت انیمیشن ایران شفاف نیست و ما می‌خواهیم آن را شفاف کنیم. من در دوره سوم «رویازی» گفتم شفافیت برای ما اهمیت دارد و جزو اولویت‌های ما است اما من یک اولویت بزرگ‌تر برای آن دارم و آن توزیع عادلانه سرمایه است. یعنی گفتیم به‌عنوان یک منبعی که در دسترس هستیم و خودمان پول داریم و به منابع نیز دسترسی داریم، به‌صورت عادلانه از همه استودیوهای کشور حمایت کنیم. در واقع من معتقدم سینمای ایران باید در تهران باشد و انیمیشن ایران باید در سراسر ایران باشد. چراکه معتقدم انیمیشن کارآفرینی می‌کند و توسعۀ آن ممکن است. اما سینمای ایران اگر از تهران متکثر شود، امکان حیات خود را از دست می‌دهد.
سینمای رئال ایران باید در تهران متمرکز باشد و اقلیم‌های مختلف را بازنمایی کند، اما انیمیشن می‌تواند در تهران و کل ایران متکثر شود. حالا ما توزیع عادلانه ثروت را چطور انجام می‌دهیم؟ به‌عنوان‌مثال یک کمپانی که نام یک شرکت کوچک در هرمزگان را نمی‌شناسند که، ولی حوزه هنری آن را می‌شناسد، ما می‌گوییم به این کمپانی تضمین می‌دهیم که این شرکت کوچک می‌تواند این کار را می‌تواند انجام دهد. ما در «مسافری در دایتیا» همین کار را کردیم. در این پروژه صندوق دانشگاه تهران که از انیمیشن چیزی نمی‌دانست، به‌واسطه حضور حوزه هنری همراه شد، ما کیفیت کار را تضمین کرده و به‌عنوان ناظر و سهام‌دار، ضمانت کردیم تا این گروه تولید در مشهد پروژه مورد نظر را تولید کند.
* برای رسیدن به چنین هدفی چه راهکارهایی باید مدنظر قرار گیرد؟
مافی: یکی از راه‌حل‌های میان‌مدت ما برای این حوزه، این است که به نقطه‌ای برسیم که با همه نهادهای سرمایه‌دار در بودجه کشور، صندوقی را با نام صندوق اعتباری انیمیشن تأسیس کنیم. البته ما قدم‌های اول را برداشته و مذاکراتی نیز داشته‌ایم: صندوق انیمیشن و یا صندوق اعتباری انیمیشن که با طرح ما می‌تواند با نام «صندوق اعتباری رویازی» فعالیت کند، سال اول ۱۰ میلیارد تومان پول در آن باشد و یک کمیته سرمایه‌گذاری مانند «رویازی» فعالیت خود را آغاز کند. فکر می‌کنم اگر انیمیشن‌سازان بدانند که چنین پولی هست و از همه طرف نیز در آن دخیل هستند و فکر نکنند که روند کار ایدئولوژیک یا جناحی است، همه به این سمت می‌آیند و چرخه کم‌کم شکل می‌گیرد و استودیو یاد می‌گیرد که فکر نکند چون معروف است از ما پروژه بگیرد و نصف پول را به یک سری جوان کوچک‌تر و تازه‌کار بدهد تا کار را انجام دهند. این اتفاق برای ما افتاده است. در واقع این جوان‌ها دستشان به ما نمی‌رسد. حال فکر کنید یکی از این گروه‌های جوان از یک طریقی دستشان به ما رسیده بود و گفته بودند که ما خودمان با شما صحبت می‌کنیم.
توزیع عادلانه ثروت همچنان برای من مهم‌ترین مسئله در «رویازی» است. در این بحرانی که سرمایه‌گذار نیست، من در حوزه هنری توانسته‌ام این کار را بکنم، البته تأکید می‌کنم که امکان من در حوزه هنری متفاوت از مراکز دیگر است، یعنی آقای لیوانی نمی‌تواند تصمیم شخصی بگیرد. اما من در حوزه اعلام کرده‌ام که آثاری که در حوزه هنری سرمایه‌گذاری می‌شود باید از مسیر «رویازی» عبور کرده باشد. امسال حوزه هنری حتماً ۳۰۰ دقیقه انیمیشن سریال در «رویازی» سرمایه‌گذاری می‌کند و حتماً در یک پروژه سینمایی شرکت می‌کند. یعنی من امسال به‌عنوان حوزه هنری و برگزارکننده «رویازی» روی دو پروژه سرمایه‌گذاری می‌کنم. اما این سرمایه‌گذاری‌ها کوتاه‌مدت است و شاید تا چند سال این کار را انجام دهیم.
اما مسئله این است که هنوز نتوانسته‌ایم سرمایه‌گذاران را قانع کنم که نیاز ما به انیمیشن چگونه است، انیمیشن چه تأثیری می‌گذارد و چگونه می‌توان از آن پول در آورد. بیشترین ترافیک مصرف وی‌اُدی‌ها در ایران، انیمیشن است. بیشترین مصرفت ساعات تلویزیونی در حوزه انیمیشن رخ می‌دهد، اما من به‌عنوان کسی که پسر ۸ ساله دارد، صبح که از خواب بیدار می‌شوم پسرم از من می‌پرسد چه انیمیشنی ببینم و من هیچ گزینه‌ای برای پیشنهاد به او ندارم و حال این کودکان چون با وی‌اُدی تربیت می‌شوند دلشان می‌خواهد از این منبع استفاده کنند. این نیاز فرهنگی ما است. آقای لیوانی حتماً با این مسئله مواجه شده، زمانی که به یک مدیر فرهنگی می‌گوییم انیمیشن مهم‌ترین میراث فرهنگی ما است و بچه‌های دهه ۹۰ که این‌قدر برایتان اهمیت پیدا کرده‌اند، یکی از ورودی‌های اصلی فرهنگی‌شان کارتون و انیمیشن است و آن مدیر فرهنگی می‌گوید بابا کارتون است دیگر.
من یک جلسه انیمیشن رفته‌ام و به‌عنوان کسی که فلسفه خوانده و فلسفه درس می‌دهد، تا آقایان را قانع کنم که متولدین دهه ۶۰، محصول انیمیشن‌ها هستیم، گفته‌ام این عادات رفتاری و جمعی ما تأثیرگرفته از انیمیشن‌هایی است که برای ما پخش شده است. حالا به مسئول فرهنگی و کسی که می‌خواهد بودجه بدهد از اهمیت انیمیشن بگوییم، آن‌وقت می‌گویند کارتون است دیگر و من بارها با این جمله مواجه شده‌ام. به‌گونه‌ای از انیمیشن حرف می‌زنند که گویا ما کار سخیفی انجام می‌دهیم چراکه نگاهشان به انیمیشن غلط است. در چنین شرایطی که نگاه مسئولان و برخی خانواده‌ها به انیمیشن مصرفی است و نگاه تربیتی به آن ندارند، باید هم باید بجنگیم و سرمایه‌گذاران را قانع کنیم که چقدر انیمیشن مهم است و چقدر پول‌ساز است، از طرف دیگر به تولیدکنندگان انیمیشن بگوییم که اگر از راهی رفته‌ای که همیشه سرت به سنگ خورده و دیگر امیدی به جذب سرمایه ندارید و تصویر می‌کنید که سرمایه فقط از رانت‌ها به دست می‌آید، یک جایی مانند «رویازی» وجود دارد که تلاش خود را می‌کند تا برای شما جذب سرمایه کند. ما در حوزه هنری دست بازتری از «صبا» داریم، من همۀ مسائل «صبا» را می‌دانم، می‌دانم آقای لیوانی یک مدیری است که انگار کلی طناب به دست‌هایش بسته شده که گاهی به‌زور یک دست هم جلو می‌برد و کاری می‌کند.
ما در «رویازی» باید مشقی که آقای لیوانی می‌گوید را انجام دهیم تا آدم‌ها تربیت شوند. به خاطر دارم سال گذشته آقای رهگذر گفت «میفا» وقت نمی‌گذاردف ما یک ایمیل می‌زنیم و یک ایمیل می‌گیریم. من به آقای رهگذر گفتم آن‌ها تصورشان این است که کسی که در «میفا» حضور پیدا کرده خیلی تجربه دارد، اما در دوره سوم «رویازی» ما برای ارائه طرح‌ها، کلی تمرین کردیم، یعنی بعد از این‌همه ویدیویی که آماده شده بود، دو هفته هم راهبری (منتوری) برای هر طرح داشتیم.
زمانی که آقای رهگذر می‌گوید ما پاویون می‌خواهیم که پاویون را یک شرکت نمی‌زند، پاویون را دولت‌ها باید بزنند، دولت‌ها باید پاویون بزنند تا یک شرکتی مانند «هورخش» امکان این را پیدا کند تا مشتری خود را پیدا کند. فکر نمی‌کنم که ما باید سرمایه‌گذار را توجیه کنیم، سرمایه‌گذار باید به‌طور طبیعی برای ورود به این صنعت احساس نیاز پیدا کند، باید احساس نیاز کند که اگر انیمیشن بسازد کارش پیش می‌رود نباید فراموش کرد که تولیدکنندگان انیمیشن مسیر توسعه انیمیشن را پیش می‌برند. پیش‌ازاین به دوستان گفته‌ام من به‌عنوان مسئول انیمیشن حوزه هنری وظیفه‌ام در دوره مسئولیت خود این است که مسیر انیمیشن ایران را برای تولیدکنندگان در این عرصه تسهیل کنم. ما شاید اختلاف‌نظرهایی نیز در این مورد داشته باشیم و درباره آن حرف هم زده باشیم، اما من به‌عنوان یک نهاد حاکمیتی وظیفه دارم تا بسترآفرینی برای توسعه و رشد انیمیشن ایران کنم. ما در راهبردهای خود مشارکت در ساختار، محتوا و اقتصاد داریم و هر جا این سه مورد شکل مداخله بگیرد، همین‌جا می‌گویم که غلط است، چراکه ما در این کار از بودجه بیت‌المال استفاده می‌کنیم. اگر نظریه‌پردازی لازم شکل بگیرد و ما به جای اینکه نوک بینی خود را ببینیم، میان‌مدت و بلندمدت را نیز بتوانیم ببینیم، بر اساس روند دیالکتیکی و تولید نظری راهبردهای میان‌مدت و بلندمدت بسازیم، توسعه ساختار در انیمیشن و حتی در سینما رخ می‌دهد، اقتصاد در انیمیشن معنا پیدا می‌کند و از همه مهم‌تر در آن زمان می‌توانیم درباره محتوا در انیمیشن هم صحبت کنیم.
لیوانی: ما یک شانس خیلی خوب داریم و آن این است که حضرت آقا، یک نگاه بسیار حمایت‌کننده پشتیبان کننده‌ای دارند و اگر مراکزی مثل «صبا» و یا حوزه هنری به انیمیشن می‌پردازد به این دلیل است که مطالبات ایشان دائماً در طول ۴۰ سال گذشته از انیمیشن داشته‌اند و در این راه خسته نشده‌اند و این شانس بسیار بزرگی است که ما الان درباره صنعتی مانند انیمیشن صحبت می‌کنیم، مطالباتی که ایشان دارند در حوزه تولیدات جانبی، یک مطالبات دائمی است و ایشان دائماً راجع به حوزه نوشت‌افزار، اسباب‌بازی دغدغه‌هایشان را می‌گویند و این می‌تواند یک موتور پیشران خیلی قوی باشد برای افرادی مانند ما است تا اولاً ناامید نشویم و هرجایی نیز که به این بن‌بست رسیدیم می‌توانیم از راهنمایی‌های دقیق و تخصصی ایشان استفاده کنیم و این یک شانس بزرگ است.
زمانی که آقای رهگذر می‌گوید ما پاویون می‌خواهیم که پاویون را یک شرکت نمی‌زند، پاویون را دولت‌ها باید بزنند، دولت‌ها باید پاویون بزنند تا یک شرکتی مانند «هورخش» امکان این را پیدا کند تا مشتری خود را پیدا کند. فکر نمی‌کنم که ما باید سرمایه‌گذار را توجیه کنیم، سرمایه‌گذار باید به‌طور طبیعی برای ورود به این صنعت احساس نیاز پیدا کند، باید احساس نیاز کند که اگر انیمیشن بسازد کارش پیش می‌رود. این احساس نیاز طبیعی که در پاویون‌ها ایجاد می‌شود باید در حوزه‌های دیگر نیز زیرساخت آن فراهم شود تا شرکت‌ها بتوانند ارتباط خود را پیدا کنند. این در حالی است که اگر ما سرمایه‌گذار پیدا کنیم و سرمایه‌گذار به نتیجه‌ای که می‌خواهد نرسد، آخرین نتیجه آن شرکت و دیگر شرکت‌ها خواهد بود.
مافی: ما هنوز نمی‌دانیم بودجه انیمیشن را سالانه نمی‌بندند.
لیوانی: ۲۰ سال از «سیاساکتی» می‌گذرد و هنوز هرکس من را از حوزه‌های دیگر می‌بیند از ما «سیاساکتی» می‌خواهد.
مافی: نیروی انتظامی هم از من «سیاساکتی» می‌خواهد.
لیوانی: همه می‌گویند یک مجموعه مانند «سیاساکتی» درست کنید تا آخر سال نیز پخش شود. اما کسی نمی‌پرسد که این مجموعه چطور ایجاد شده است، ما حاضریم این کار را انجام دهیم اما شما نیز پایمردی این را دارید و حوصله این کار را دارید؟ چنین پروژه‌هایی باید گام‌به‌گام پیش برود و یک‌شبه رخ نمی‌دهد. اگر قرار بود هر شب اراده کنیم تا یک برند مانند «سیاساکتی» درست کنیم که همه این کار را می‌کردند. باید فرآیند این کار را یاد بگیریم و در حال حاضر خیلی سخت است که یک مجموعه اقتصادی را مجاب کنیم تا چند سال برای یک برند سرمایه‌گذاری کند، تأمل کند و پابه‌پای آن پیش برود.
مافی: من برای چنین مجموعه‌ای تضمین می‌دهم.
لیوانی: خب شما خیلی آدم شجاعی هستید که تضمین می‌دهید.
مافی: رقم سرمایه‌گذاری پروژه «مسافری از دایتیا» را نباید بگویم، اما سرمایه‌گذاری‌ای که در این پروژه شده است، سال دیگر که اکران بشود با تمام تورمی که در این ۲ سال رخ داده حتماً سود خواهد داشت، یعنی انیمیشن چاه نفتی است که در آن را بسته‌ایم چراکه نه بلد هستیم آن را استخراج کنیم و نه بلد هستیم از آن نفع اقتصادی ببریم.
لیوانی: آقای رهگذر زمانی تجربه کار در «صبا» را داشته است که «صبا» سوله داشته و در هر سوله ۷۰ نفر آدم می‌نشستند و کار می‌کردند. «صبا» امروز یک مسیر تحولی را طی کرده است ما الان نه‌تنها سوله نداریم بلکه یک فریم انیمیشن هم تولید نمی‌کنیم، صرفاً با شرکت‌های خصوصی کار می‌کنیم و این یک مسیر پیشرفت است. یعنی اینکه «صبا» خود را اصلاح کرده و در حال حاضر نزدیک به ۳۵ شرکت با ما کار می‌کنند، شرکت‌هایی که ۵ سال پیش شاید بلندترین قسمت مجموعه‌هایی که می‌ساختند ۱۳ یا ۲۶ قسمت بود درحالی‌که الان مجموعه‌های ۳۰۰ قسمتی می‌سازند و این یعنی ما کم‌کم به سمت بنگاه شدن می‌رویم، کارگردان یا انیماتوری که ۳۰۰ قسمت مجموعه می‌سازد کم‌کم به سمت تولید صنعتی نیز می‌رود.
مافی: در چنین شرایطی چرا «صبا» به‌عنوان‌مثال سرمایه‌گذاری روی یک پروژه خود را به «رویازی» نمی‌دهد.
لیوانی: من اصلاً راجع به «صبا» حرف نمی‌زنم، می‌خواهد بگویم این مسیر به‌صورت غلط پیش نرفته است. ما الان ۳۵ شرکت داریم که دائماً کار طولانی‌مدت انجام می‌دهند، شرکت‌هایی که در جامعه انیمیشن حضور دارند، این مسیر غلطی نیست اما نیازمند هم‌افزایی هستیم، آن سند یا ادبیاتی که شما می‌گویید، ادبیاتی است که باید در دولت نیز موردتوجه قرار گیرد. در حال حاضر تمام وزارتخانه‌هایی که بودجه فرهنگی دارند به دنبال انیمیشن خوب می‌گردند، ورودی این وزارتخانه‌ها به «رویازی» بیایند، کفایت می‌کند.
مافی: امسال من هر روز با نهادها جلسه دارم و همه انیمیشن می‌خواهند، اما نمی‌دانند چه چیز می‌خواهند.
لیوانی: کار «رویازی» این است که به نهادها بگویند چه می‌خواهند.
مافی: برای رسیدن به این امر نیاز به هم‌افزایی خودمان در انیمیشن داریم. یعنی ما که می‌فهمیم چه می‌گوییم، اول خودمان دورهم جمع شویم خودمان یک قدم برداریم و صندوق را تأسیس کنیم، روی نقطه اشتراک خود بایستیم. می‌دانم در سازوکار «صبا» اشکالاتی وجود دارد، اما مثلاً یک اثر خود را از «رویازی» انتخاب کند، حتی من این پیشنهاد را به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی دادم. همین‌جوری حداقل ۵ اثر سرمایه‌گذار پیدا می‌کند. وقتی جامعۀ انیمیشن ببیند که از ۱۰ انیمیشن در «رویازی» ۵ انیمیشن سرمایه‌گذار پیدا کرده است، به این رویداد ورود پیدا می‌کند و حتی جامعۀ صنعتی نیز ورود پیدا می‌کند.

نکته جالب این است که وقتی سرمایه اولیه یک انیمیشن در سینما تأمین شود، خودش به دنبال سرمایه می‌گردد، یعنی وقتی به تیزر اول انیمیشن می‌رسند می‌توانند در جذب سرمایه موفق باشند. یک موقع‌هایی یک انیمیشن سینمایی با یک میلیارد سرمایه اولیه، شروع می‌شود و ۳ سال دیگر به سرانجام می‌رسد. در واقع برآورد بودجه آن ۱۵ میلیارد است، اما برای شروع نیاز به یک میلیارد اولیه دارد. به همین دلیل می‌گویم ما که انیمیشن را می‌فهمیم سرمایه اولیه را باید تأمین کنیم. برای من اهمیت ندارد که «رویازی» برای حوزه هنری است، در واقع نفس این رویداد برای من اهمیت دارد. اینکه با تمام اشکالاتی که درون آن هست که باید اول حل می‌شد و بعد آن را تأسیس می‌کردیم، باید بگویم که این رویداد یک حرکت روبه‌جلو است و باید خودمان آن را باور کنیم تا سرمایه‌گذاران و جامعه انیمیشن نیز آن را باور کند، امسال که من با شما صحبت می‌کنم هم از جانب سرمایه‌گذاران و هم از جانب استودیوها اصلاً شور نمی‌بینیم و این به معنای افت استقبال است که هر دو طرف وجود دارد و اشکالات آن به ما برمی‌گردد، این در حالی است که «رویازی» سوم از دوره‌های قبلی خود موفق‌تر بوده است.
لیوانی: باید به این فکر کنیم اگر امسال استقبال کمتر است، به این دلیل است که وقتی گروه‌های شهرستانی با «رویازی» مواجه می‌شوند تازه می‌فهمند ماجرا چی هست به همین دلیل یک یا دو سال باید به آن‌ها فرصت دهیم تا خود را مصلح کرده و آماده شوند تا در دوره‌های بعد شرکت کنند.
* مشکل بزرگی در حوزه انیمیشن وجود دارد، این است که بخش خصوصی تمایلی به سرمایه‌گذاری در این حوزه ندارد، چراکه بخش خصوصی به بازگشت سرمایه فکر می‌کند و بازگشت سرمایه در انیمیشن با اکران رخ می‌دهد که این مسئله در سینمای ایران کمتر رخ می‌دهد. حوزه هنری می‌گوید من از انیمیشن حمایت می‌کنم، انیمیشن تولید می‌کند و تولید خود را در سینماهای خود اکران می‌کند، این در حالی است که کمتر تمایل به اکران پروژه‌های بخش خصوصی دارد. به‌عنوان‌مثال انیمیشن «آخرین داستان» که تولید بخش خصوصی بود با مشکلات بسیاری در زمان اکران مواجه شد.
مافی: این انیمیشن با بدشانسی مواجه شد. باید بگویم که انیمیشن سینمایی بخش خصوصی به‌جز «آخرین داستان» دیگر نداشتیم.
رهگذر: برادران یغمایی فیلم سینمایی ساختند ولی نتوانستند کار خود را اکران کنند. من وقتی می‌خواهم فیلم خود را اکران کنم، حوزه هنری می‌آید یک انیمیشن با من اکران می‌کند و همه سالن‌های خود را به آن می‌دهد، خب چرا این کار را می‌کند؟ شما صحبت از هم افزایی می‌کنید اما چنین مشکلاتی نیز بوجود می‌آید. آقای مافی درباره «رویازی» حرف خوبی زدید، «صبا»، مرکز گسترش می‌توانند در رویداد سرمایه گذاری کنند، خب این نهادها که به صورت عادی روی پروژه‌ها سرمایه گذاری می‌کنند، بهتر است این کار را در «رویازی» انجام دهند. زمانی که حجم سرمایه گذاری در «رویازی» افزایش پیدا کند، تولیدکننده بخش خصوصی نیز در این رویداد حضور پیدا می‌کند. یا آقای لیوانی می‌گوید مقام معظم رهبری به انیمیشن نگاه ویژه دارند، یک کار فقط یک کار انجام شود انیمیشن ایران زیر رو رو می‌شود و آن این است که هرکس، یا هر شبکه‌ای چه خانگی چه تلویزیون، نتواند به راحتی انیمیشن خارجی نشان دهد. یعنی بگویند در ازای هر چند انیمیشن خارجی که نشان می‌دهید باید روی ۲ یا ۳ انیمیشن ایرانی سرمایه‌گذاری کنید. آن زمان است که نماوا، فیلیمو و بقیه خودشان به «رویازی» می‌آیند و پیشنهاد سرمایه گذاری می‌دهند.
لیوانی: اگر یک همتی مجموعه انیمیشن ایران کند و چنین پیشنهادی داده شود، بی شک اتفاقات خوبی دارد. مقام معظم رهبری در جلسه‌ای که با انیمیشن سازان داشتند گفتند که پیشنهاد دهید تا برای انیمیشن کشور چه کار کنیم و اگر چنین اتفاقی رخ دهد قابل اجرا است و یک مطالبه به حق است.
رهگذر: هیچ جای دنیا به اندازه ایران این مساله اینقدر بی درو پیکر نیست، یعنی ما ادعا می‌کنیم که روی انیمیشن نظارت می‌کنیم اما اینقدر همه چیز باز نیست. مدیر VOD می‌آید جلوی من می خندد و می‌گوید که چرا من باید این قدر میلیارد پول کار تو را بدهم، می‌روم کار دیزنی را با ۵ میلیون تومان دوبله می‌کنم و می‌گذارم در شبکه ام و مردم هم از آن استفاده می‌کنند. آقای لیوانی اگر شما دسترسی دارید، بدانید که همین یک مورد می‌تواند جامعه انیمیشن ایران را برای همیشه نجات دهد.
مافی: بله دقیقاً، آن وقت است که انیمیشن از سرویس‌کاری خارج می‌شود و سرمایه مورد نظر جاری می‌شود.
لیوانی: فکر می‌کنم باید یک پیشنهاد مشخصی داده شود تا پلتفرم‌ها تحت شرایطی خاص انیمیشن نمایش دهند.
مافی: البته این به معنای این نیست که ما انیمیشن خارجی نداشته باشیم، به‌عنوان‌مثال انیمیشن «سگ‌های نگهبان» این‌قدر ترافیک مصرف کرده است، به پلتفرم مورد نظر بگوییم اگر این عدد ترافیک برای انیمیشن خارجی مصرف‌شده باید یک مبلغی را به این صندوق واریز کنید و به‌نوعی مالیات آن می‌شود.
لیوانی: می‌توان گفت درصدی از مصرف انیمیشن خارجی در پلتفرم‌ها باید برای خرید انیمیشن ایرانی اختصاص داده شود. اگر این خرید صورت نگیرد پلتفرم مورد نظر نمی‌تواند از منابع خارجی استفاده کند.
رهگذر: چنین تجربه‌ای در حوزه گیم وجود داشت، به گونه‌ای که به شرکت‌ها می‌گفتند باید هولوگرام بگیرید و در ازای هر عنوان بازی خارجی به عنوان «فیفا» که سود سرشاری هم دارد، ۲ تا بازی مستقل ایرانی بخرند و پخش کننده مجبور بود که این کار را بکند. در انیمیشن هم پلتفرم‌ها برای هر عنوان انیمیشن خارجی که پخش می‌کند باید انیمیشن ایرانی خریداری کند.
مافی: فکر می‌کنم تأسیس بنیاد ملی انیمیشن و یا چیزی شبیه به این، می‌تواند در روند این فرآیند کمک کند.
لیوانی: در حال حاضر در این زمینه اعلام آمادگی شده و چنین اتفاقی به حوزه انیمیشن سپرده شده است، که پیشنهادهای لازم را ارائه دهید تا روی آن کار شود.
* در دوره ریاست آقای ایوبی به عنوان رییس سازمان سینمایی، از سوی برخی از کارگردانان انیمیشن از جمله روانبخش صادقی به دنبال این بودند تا سازمان یا نهادی در حوزه انیمیشن ایجاد شود تا فعالیت‌های این حوزه بتواند سروسامان بگیرد.
لیوانی: مسئله این است که یک سازمان، یک ردیف بودجه دولتی می‌خواهد که مشکلات خاص خود را به همراه داشت. هرچند می‌تواند چنین سازمانی نقش راهبری داشته باشد اما در طولانی‌مدت تبدیل به تولیدکننده می‌شود و بودجه‌ها ممکن است بین دوستان تقسیم شود. چنین چرخه‌ای درست نیست و باید از آن فاصله گرفت. درست این است که یک تهیه‌کننده انیمیشن بتواند سرمایه‌گذار پیدا کند. ما در حال حاضر موظف هستیم تا تهیه‌کننده را راضی کنیم و ضمانت لازم را به تهیه‌کننده بدهیم.
مافی: وظیفه ما در نهاد حاکمیتی و بی‌شک یکی از مؤلفه‌های «رویازی» این است که اتصال‌دهنده سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده باشیم. تأکید می‌کنم که یک شورا برای پیشرفت این کار می‌خواهیم.
لیوانی: البته ما الان یک صنف انیمیشن داریم.
مافی: صنف بیشتر درگیر معاش است.
رهگذر: مساله این است که در یک جلسه مهم شرکت می‌کنیم و همه فرصت‌های خود را از دست می‌دهیم چرا که می‌خواهیم همه مشکلات را حل کنیم. معتقدم باید یک اولویت بندی صورت گیرد تا تمرکزی روی مشکلات ایجاد شود و در نهایت یکی از نهادها تبدیل به خانه مطالبات مورد نظر شود.
لیوانی: فکر می‌کنم مساله خرید انیمیشن‌های ایرانی از سوی پلتفرم‌ها مساله پیچیده‌ای نیست و در عرض یک سال می‌توان این مساله را برطرف کرد.
* با توجه به شرایط موجود و البته با پیشنهاد آقای مافی، تا چه اندازه امکان همکاری و سرمایه گذاری «صبا» در «رویازی» وجود دارد؟
لیوانی: ما هیچ محدودیتی در این زمینه نداشتیم و هر دوره در «رویازی» حضور فعال داشتیم، مدتی پیش به کرمان سفر کردیم و چند پروژه در این استان دیدیم که تولیدات شرکت‌هایی است که در «رویازی» حضور داشتند، این شرکت‌ها با نقطه نظر و چارچوب‌های ما آشنا شدند و چند پیشنهاد خیلی خوب به ما دادند و این روند محصول آشنایی است که در «رویازی» داشتیم. البته باید این را بگویم نحوه ارائه این شرکت‌ها کاملاً ناقص بود و نمی‌توانستیم از پروژه سردربیاوریم چرا که ارائه مناسبی نداشت. نکته این است که اگر می‌خواهیم از بخش خصوصی سفارش بگیریم باید گروه مورد نظر نیازهای ما را بداند. ما در ««صبا»» نیازهای خود را اعلام می‌کنیم و به تولید کنندگان می‌گوییم به چه چیزهایی نیاز داریم، مثلاً در حوزه نوجوان کمبود انیمیشن داریم و موضوع و محتوا را داریم اگر تولید کننده به ما مراجع کند این نیازها را در اختیار آنها می‌گذاریم، یعنی کسانی که می‌خواهند در «رویازی» حضور پیدا کنند قبل از آن مراجعه کنند می‌توانند براساس ماموریت‌های ما ارائه دهند. اما زمانی که ما در «رویازی» حضور پیدا کنیم و با پروژه‌ای که نزدیک به نیازهای ما نباشد نمی‌توانیم آن را بپذیریم.
رهگذر: خب شما باید نیازهای خود را اعلام کنید.
لیوانی: ما نیازهای خود را در اختیار تولید کننده می‌گذاریم.
رهگذر: از چه طریقی اعلام می‌کنید چون من اصلاً از این مساله خبر نداشتم.
لیوانی: در واقع هرکسی به «صبا» مراجعه کند و یا ایمیل بزند می‌تواند این اطلاعات را دریافت کند. البته ما هیچ فراخوانی منتشر نکرده‌ایم. در واقع ما به دنبال برگزار مزایده نیستیم، آقای رهگذر شما بهتر می‌دانید، من اگر بخواهم سالی ۲ سریال شروع کنم ۵۰ شرکت برای این دو کار وجود ندارد و تنها ۴ یا ۵ شرکت می‌توانند این سریال‌ها را تولید کنند. یک وقت‌هایی می‌خواهیم یک مجموعه متوسط تولید کنیم که آن وقت می‌توانم ۱۰ تا کاندیدا برای آن پیدا کنم.
مافی: به نظرم این امکان وجود دارد که «صبا» اعلام کند که امسال از یک پروژه حمایت می‌کند و در «رویازی» شرکت کند. حتی اگر هم در این رویداد از هیچ پروژه‌ای هم خوشش نیاید، بگوییم در این رویداد شرکت کرده و آمادگی سرمایه‌گذاری را داشته است. در دوره گذشته پروژه‌هایی به «رویازی» ارائه شده بود که تقریباً همۀ آن‌ها قابلیت تلویزیونی شدن داشتند، «صبا» ۳۵ استودیو دارد و البته این را می‌دانم که فرصت آزمون‌وخطا ندارد.
لیوانی: ما اصلاً آزمون‌وخطا نمی‌کنیم.
مافی: بله، اصلاً فرصت این کار را ندارید. می‌گویم «صبا» با همین دید به «رویازی» بیاید و بگوید که روی یک پروژه ۱۰۰ دقیقه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کنم.
لیوانی: اصلاً چرا یک ۱۰۰ دقیقه‌ای، من سه تا ۲۰۰ دقیقه‌ای می‌دهم. در این مدت، اصفهان یک کار از شهید هادی کار کرده است که یکی از بهترین کارهای ما است، می‌گویم ما ۱۰ تا پروژه از «رویازی» کار می‌کنم اما باید آنچه می‌خواهیم نیز ارائه شود. ما هیچ محدودیتی نگذاشته‌ایم.
مافی: می‌گویم که، این کار می‌تواند انگیزه ایجاد کند.
لیوانی: اگر از پروژه‌های «رویازی» نمونه‌ای با شرایط ما باشد سرمایه‌گذاری می‌کنیم. ما می‌گفتیم که اگر پروژه‌ای را با استاندارد و نیازهای «صبا» تولید کنند ما سرمایه‌گذاری می‌کنیم و آن‌ها قاطعانه می‌گفتند که نمی‌توانند. عدد و رقم‌هایی که ما در تلویزیون می‌دهیم، خیلی‌ها نمی‌توانند با آن کار کنند و نمی‌توانند حجمی که ما می‌خواهیم را تولید کنند.
رهگذر: مساله شما هم یک راهکار دارد. مثلاً می‌توانید بگویید در «رویازی» یک مجموعه را حمایت می‌کنید، در این میان یک فردی که سابقه و یا تجربه کافی ندارد، یک طرح خوب ارائه می‌دهد. می گویم در چنین شرایطی استدیوهای حرفه‌ای را کنار این گروه‌های کم تجربه قرار دهید تا با راهنمایی استدیوها، این گروه‌ها پروژه را تولید کنند.
لیوانی: بله این کار درست است، گروه‌های جوان باید منتور داشته باشند. یعنی یک استدیو بزرگ‌تر بیاید و جوان ترها را زیر بال و پر بگیرد. مساله این است که نرخ‌هایی که ما به استدیوهای تهران می‌دهیم، استدیوهای شهرستانی نمی‌توانند با ان کار کنند. یعنی آنها نرخ‌های چند برابر می‌دهند و دلیل آن این است که حجم تولیدات آنها آنقدر پایین است که باید عددی دریافت کنند که بتوانند درآمد داشته باشند. تجربه و حجم تولیدی که در تهران است، باعث می‌شود با هر ۲ قسمت به سودی که می‌خواهد برسد و استدیوهای شهرستانی نمی‌توانند به این عدد برسند.
قرار نیست صفر تا صد پروژه را استدیوی مورد نظر در شهرستان انجام دهد، شاید یک بخش از تولید را انجام دهد و یک استدیوی حرفه‌ای، یک یا دو سال استدیوی جوان‌تر را حمایت کرده و بخش‌های پس و پیشین پروژه را انجام دهد تا استدیوی جوان‌تر کار را یاد بگیرد و بعد به صورت مستقیم مثلاً با صاب قرارداد ببندد. ما در ۴ سال گذشته کار نصفه کار نداشته‌ایم، مشکل اصلی که مجموعه «صبا» داشت این بود که ۱۰۰ تا پروژه در دست داشت که از میان آن تنها ۲۰ پروژه تولید و باقی نصفه کار می‌ماند. در حال حاضر ما نمی‌توانیم با گروه‌های غیرحرفه ای کار کنیم، منظور از غیرحرفه ای این است که نمی‌توانند آن مقدار از حجم کار تولید کنند که به سود برسند. اتفاقاً برخی از این گروه‌ها کارشان به لحاظ کیفی خیلی خوب است.
مافی: ما نیز همین کار را کرده‌ایم، به‌عنوان‌مثال در پروژه «مسافری از دایتیا» که یک پروژه سینمایی است، راهبری کردیم. ما زمانی که یک پروژه را ضمانت می‌کنیم حمایت‌های لازم را انجام می‌دهیم تا سرمایه‌گذار نسبت به کاری که انجام می‌دهد پشیمان نشود.
لیوانی: ما در «صبا»، آمادگی سرمایه‌گذاری در «رویازی» را داریم.
مافی: البته من نمی‌خواهم قول بگیرم.
لیوانی: اتفاقاً من حتماً قول می‌دهم که اگر بتوانیم خواسته‌های خود را از این طریق تأمین کنیم حتماً در «رویازی» سرمایه‌گذاری می‌کنیم. اما مسئله این است که ما برای شبکه‌های تلویزیونی انیمیشن تولید می‌کنیم و از آن‌ها سفارش می‌گیریم و اگر بتوانیم این سفارش‌ها را در هر شرکت در هر جای ایران که بتوانند با نرخ‌های ما کار کنند، تولید کنیم، قول می‌دهم در هرجای ایران باشد ما به آن‌ها پروژه می‌دهیم.
رهگذر: شما درباره نرخ‌های بالای تولید در شرکت‌ها می‌گویید، خب چرا «صبا» نرخ خود را بالا نمی‌برد؟
لیوانی: برای اینکه «صبا» دولتی است و بودجه مشخصی دارد.
مافی: در مراکز دولتی این‌گونه است که می‌گویند امسال ۳۰ درصد افزایش بودجه وجود دارد و با این افزایش یک عددی نیز برای تولید می‌دهند، بعد با بررسی مشخص می‌شود که یک کاستی‌هایی وجود دارد.
لیوانی: خوشبختانه در مدیریت جدید صداوسیما به دنبال باز کردن راه تولیدات جانبی هستند. اگر این اتفاق رخ دهد، می‌توان امیدوار بود که تولیدات تلویزیونی نیز راه خود را در اقتصاد کشور پیدا کند. امیدوارم براتون خبر   سرمایه‌هایی که باید جهت‌دهی شود/ همه به دنبال «سیا ساکتی»! براتون مفید بوده باشه

 
2022-08-30 10:09:18